دیوار یا پل ...

گفتن تو زندگی دیوار نباش ،،.

شما اگه دیوار نبودید ، ترجیح میدادید چی باشید ؟

من گفتن پل باش . بعضیا گفتن پل بودن خوب نیس . چون همه از روت رد میشن . من گفتم باید یه پل محکم باشی که حتی اگه 18 چرخ از روت رد بشه هم چیزیت نشه .

اما بازم بعضی از بچه ها مخالف پل بودن ، بودن .

یا بعضیا میگفتن من ترجیح میدم پل متحرک باشم هرکس رو دلم خواست رد میکنم هر کس رو دلم نخواست رد نمی کنم .

یکی هم گفت رود باش . چون روان و جاری هستی . چون زندگی می بخشی و به دریا و اقیانوس میرسی و باعث پیشرفت میشی . و نظر من این بود که رود هم مسیرش از قبل تعیین شده ست ، نمی تونه تغییر جهت بده . پس نمیشه زیاد روش حساب کرد .

البته به نظر من دیوار بودن هم همیشه بد نیست همونطور که پل بودن همیشه خوب نیست . گاهی باید برای بعضیا دیوار باشی که بهت تکیه کنن . گاهی باید دیوار بشی که جلوی اشتباه شون رو بگیری . یا اونا رو از افتادن تو دره حفظ کنی .

آدم باید در وهله اول همیشه متعادل و انعطاف پذیر باشه . مهم نیست نرم باشی یا سخت . مهم نیس چوب باشی یا فلز . مهم نیست پل باشی یا دیوار . مهم اینه که در شرایط بتونی بهترین و مناسب ترین عکس العمل رو داشته باشی . هر جا لازم شد راه بدی و هر جا لازم نبود مانع بشی . و بهترین کارایی رو داشته باشی .

و بچه های یوگا مسایل و نظرات شون رو مطرح کردن . بحث جالبی بود .

بحث های یوگا رو دوس دارم اما متاسفانه زمانشون خیلی کمه . اما خودم رو بیشتر با خودم آشنا میکنن.

بچه های یوگا قرار گذاشتن برن بیرون . منم خیلی دوس دارم برم اما نمیدونم بابام رو چه کنم . تقریبا همه شون اوکی دادن . اما من فعلا نظری ندادم و حرفی نزدم .


از ذوق و شوق های آخر سالی خیلی خوشم میات که متاسفانه من امسال از خریدش هم محروم شدم . اما منظورم ذوق و شوق بچه ها و دختران متاهله . می بینم بچه با ذوق خرید میکنن و از اون طرف متاهلین رو می بینم که فکر رنگ کردن مو و اصلاح و تیپ زدن برا عید هستن . هیجان درون شون جریان داره و در تکاپو هستن . همه در عجله هستن و همه جا شلوغه . خدا کنه برا همه به خوشی و سلامتی بگذره . و گناه دارن اونایی که از این حالهای خوب محرومن . پدرهای شرمنده تقاضاهای همسر و فرزندی و بچه هایی که عید رو فقط در سه حرف ع ی د  میشناسن . کاش میشد همه خوش باشن و هیچکس حسرت نخوره .

اخ که چه واژه عمیق و دردناکیه این حسرت . خدا کنه جاش تو دل همه نور امید و آرزو بتابه . آمین.


نظرات 1 + ارسال نظر
سیما شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 15:11 http://gholak-banoo.persianblog.ir

زیبای من، من نمی دونم بین پل و دیوار بودن چی رو انتخاب می کردم. اما فکر می کنم ترجیح می دم پل باشم. تا جایی که بتونم...شایدم یه دیوارم که گاهی خراب میشه.
در مورد حس دم عید، من یه متاهلم. حس دم عیدم اینه، باید کار بیشتر کنم. خونه رو نمی رسم تمیز کنم. وقت نمی شه فلان پروژه رو انجام بدم. به فلانی باید زنگ بزنم تبریک بگم. وای اگه نرسم خونه رو تمیز کنم چی. بله اینم حس متاهلی من.
و منم همیشه غصه این شرمندگی پدر ها می شم. اما نباید بچه چیزی رو بخواد که پدر نمی تونه فراهم کنه ...حسرت وجود داره، اما بیا حسرت رو تبدیل به فرصت کنیم. حداقل ما که می تونیم.
ارامش همراه دقایق نازنینت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد