زندگی شبیه یه فنجون چای

زندگی مثل یه فنجون چای میمونه که هرکس طبق سلیقه ش ، طعم اونو تغییر میده . یکی تلخ دوس داره و همونجوری میخورتش، یکی شیرین دوس داره و شیرینش میکنه . حالا حتی نوع شیرینی ش از فردی تا فرد دیگه فرق میکنه . یکی با شکر ، یکی با قند ، یکی با نبات ، یکی با عسل و یکی هم با خرما ...

شایدم چیزای دیگه ای برای شیرین کردنش استفاده کنن.

مقدار شیرین کردن اون هم یه انتخاب که توسط فرد انجام میشه .

تا اینجا که گفتم ما تو تغییر طعم چای زندگی مون تا حدی اختیار داریم .

ولی گاهی طعم چای همونه که هست . بااااید همونطور که هست بدیش بالا .

شاید به علت بیماری دیابت نتونی قند و شکر بزنی .

شاید به دلیلی نبات و خرما هم نباشه که چای ت شیرین کنی . پس چه کار میکنی . چشمات رو میبندی و بازم میدیش بالا . دیگه به خوب و بد و لذت طعمش فکر نمیکنی .

تو اونو قورت میدی چون باید قورتش بدی . اونو قورت میدی چون چاره دیگه ای نداری .

ولی وای اگه اصلا دلت نخواد چای بخوری . خب شاید نخوری . شاید وقتی زندگی ت رو نخوای ترجیح بدی که نباشی و مثلا خودکشی کنی .

اما به نظر من هنوزم زندگی یه فنجون چای تلخه که تو باید شیرین و قابل خوردنش کنی . باید شکرش رو هم بزنی و با چشمان بسته و حس خوب اونو قورتش بدی .

نمیشه فنجون رو شکست و چای رو نخورد .

امیدوارم چای زندگی تون همیشه شیرین و به کام باشه .

فنجون تون هم پر از گرما و بخار عشق .



نظرات 3 + ارسال نظر
تیلوتیلو دوشنبه 5 شهریور 1397 ساعت 16:13

فیدیبو فروشگاه الکترونیکی فروش کتاب
اجازه خوندن و دانلود فقط در داخل خود اپلیکشین داده میشه و نمیشه کتابها را به سادگی برداری و به هرکی دلت خواست بدی
باید هزینه ی خواندن کتابهات را پرداخت کنی
این قابلیت را داره که شما نام کاربری و رمز عبور داشته باشی و کسی که میخوای بتونه همزمان از همون کتابخانه و کتابها با همان نام و رمز عبور استفاده کنه
نرم افزارش برای خواندن کتاب خیلی قوی و جامع هست
کتابها به نسبت کتابهای کاغذی ارزان تر هستند
کتابهای صوتی هم وجود دارند

ممنونم از حوصله و توضیح کاملت عزیزم

تیلوتیلو دوشنبه 5 شهریور 1397 ساعت 08:28

سلام ساره جان
فنجان چای را میشه گذاشت کنار فنجان چای یک دوست و ازش لذت بیشتری برد
حرف و حرف و حرف
چای سرد شده و از دهن افتاده اما هنوز حرف هست...

واقعا گل گفتی . مخصوصا یه دوست مجازی که برای اولین بار دیدنش رو حقیقی کرده باشی

ریحانه دوشنبه 5 شهریور 1397 ساعت 00:22

اقا خیلی قشنگ بود. دمت گرم.

اخی. این چند روز خیلی دلم گرفته بود. اندکی در حال اشک ریختن بودم که متن رو خوندم و اروم شدم.

دمت گرم. مرسی

ریحانه جوووونم بیا بغلم. خیلی دوست دارم دختر .
همیشه پیام های اول صبح که میان میدونم مال توئن. تا باز میکنم میخندم. و مخصوصا بیشتر خوشحال شدم چون چنین حسی به نوشته م داشتی .
دختر خوبی ها در وجود خودت جوشان و غران.
برای همین خوبی ها آسون تو وجودت روون میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد