ذوق زدنی های من

سلام دوستان عزیز خوبید خوشید. 

امیدوارم شب یلدای خاطره انگیزی خلق کرده و به خاطره های قلب تون گره زده باشید .

امیدوارم تن سالم و دل شاد روزگار سپری کنید .

امیدوارم زندگی تون به سبزی سبزه نوروز و قرمزی انار یلدا ، ساده و شیرین رقم بخوره .

و البته از تجمل و اشرافی گرایی افراطی این روزگار به تعادل برسیم .

من دیشب جشن عقد پسر دخترعموم داداش همون که براتون گفته بودم ، دعوت بودم با خانواده . جاتون خالی خیلی خوش گذشت.  جو بسیار شاد و گرمی بود . طرف هم اومد و از نزدیک بام دست داد و کلی خوش آمد گویی کرد .  ذوق تو چشماش دیده میشد ، راستش منم از دیدنش خوشحال شدم .

شب یلدا مصادف با تولد خواهرزاده م که ما هرسال با هم ترکیب میکردیم و میگرفتیم.  البته در سکوت و بدون دست و نوار و رقص . چون آقا مانع کوچکترین حرکت موزون و غیر موزون هستن . یعنی بیچاره خواهرم و شوهرش کلی هزینه میکنن ، کیک و پذیرایی کامل میارن اما درسکوت و بدون هیجان سر میشه .

چون با عروسی تداخل پیدا کرد . ما تولد خواهرزاده م رو چهارشنبه گرفتیم . چون میز نداریم من از همسایه کناری مون که با خانم همسایه رابطه نزدیکی دارم گرفتم و شوهرش هم احترام زیادی برام قائل هست و خوب رفتار میکنه . وقتی شب به اصطلاح جشن تولد تموم شد و خواستیم میز برگردونیم.  شوهر همسایه با ذوق خاصی گفت فلانی شیرینی خورونت بوووووود! !!!!  .

باور کنید ذوق زده شدم و درعین حال بسیار متعجب. ...

بعد خندیدم و گفتم نه تولد بود .

بعد خانمش جای دیگه درگوشی بم گفت.  فلانی گفت حتما شیرینی خورون فلانیه. .. باز خندیدم و بش گفتم آره بابا خودش بم گفت و کلی خندیدیم. 

راستش اصلا ازش ناراحت نشدم . چون حس برادرانه ش و ذوق ازدواج من رو از طرفش حس کردم.  گفت هرچی خواستید هروقت خواستید بیاید ببرید حتی فرش زیر پام هم خواستید تعارف نکنید.  نمیدونید چقدر حرفاش برام ارزش داشت . از اینکه این همه احترام و ارزش برام قائل هست .

تعارف و کاری که زن همسایه و همسرش در حق من میکنن خیلی از خودی ها از جمله پدرم ، نکرده . حتی عروسی هم که رفتم همه پسرعموهام و بچه‌های دختر عموهام تک تک اومدن بم سلام کردن و چه حالی پرسیدن و تو احوالپرسی شون کلی محبت و گرما بود.  من از این همه محبت شون کلی خوشحال میشم .

و میدونم هر جای دنیا و در هر شرایطی میتونم رو وجودشون حساب کنم .

میدونم همه شون از ازدواج من کلییییییی خوشحال میشن . اما چه کنم که قسمت نیس . ولی کلی دیدن شون حالم رو دیشب خوب کرد .

کاش همه مون هوای هم رو داشته باشیم و سعی کنیم حتی با یه جمله همدیگه رو خوشحال کنیم نه با یه گله یا یه نگاه همدیگه رو داغون کنیم .

من خدا را شکر میکنم برای همه آدم های خوبی که کنارم هستن . چه مجازی چه حقیقی.  چه دور چه نزدیک.  چه اونا که هستن و چه اونا که به خاطره ها پیوستن   . چه اونا که دوست داشتنی های حواس پرت بودن چه اونا که نبودن. 

نظرات 3 + ارسال نظر
ریحانه پنج‌شنبه 7 دی 1396 ساعت 01:12

ایشالله همیشه دلت گرم باشه :***
ببخشید چند وقتی بدجور درگیر بودم و نبودم.

ممنونم عزیزم این چه حرفیه. محبت داری. انشاءالله گیر امور خیر باشی

محسن از دنیای دوست داشتنی جمعه 1 دی 1396 ساعت 21:24

اوففف سه خط اول چه هنری نوشتی.
چقد عقد عروسی دارین تو فامیل.
بعضی حرفا و کارا از طرف بعضیا آزاردهنده هست میخای خرخرشونو بجویی ولی همون حرفو کس دیگه بزنه اهمیت برات نداره.مثلن من یه موقه ها پیش میاد یکی بهم میگه موهاتم ریخته ها! بدم میاد ولی بعضییا نه. نمدونم دلیلش چیه. کاشکی همه ادما دور و برمون مثل همسایتون بودن از حرفاشون ناراحت نمیشدیم.
کامنتاتم میخونم من.خیلی شجاع و قوی هستی واقعن.فیلم هفت سامورایی رو دیدی؟ یه روستایی هست راهزنا هی میان چیزاشونو میبرن بعد اینا میرن 7تا مزدور استخدام میکنن بیان جلو راهزنا بگیرن.یه بچه تو روستا هست هر روز میره نگای اینا میکنه خیلی بهشون علاقه داره میحواد مثل اینا بشه.یبار به یکیشون گفت دوس دارم بزرگ شدم مثل شماها قوی باشم نمیخام مثل بابام باشم.ساموراییه یه پوزخند زد گفت هیچ کدوم ما قدرت باباتو نداره.ماها نتونستیم بار زندگی رو تحمل کنیم.بابات داره خونوادشو میچرخونه کاری که همه ما با هم نمیتونیم بکنیم.
20 سال پیش فیلمو رو دیدما ولی تو همه ای سالها نمیفهمیدش.

سلام دوست من . من دست به قلم نوشتنم هم ای بد نیس . دل بدم قلمم هم پر میشه از ادبیات شاعرانه .
درباره عروسی این ماه بعد از شاید 5 سال پیش اومده . اتفاقا ما زیاد عروسی نداریم . هر 5 سال 10 سال یه بار شانسی پیش بیاد . حالا تو این ماه دو تا داشتیم . خدا بیشترشون کنه الهی .
ممنون از حسن نظرت نسبت به من .
راست میگی شنیدن یه جمله از افراد مختلف حس متفاوت ایجاد میکنه .
باید بلد باشیم حرف مون رو قشنگ بیان کنیم تا به دل طرف شیرین بشینه حتی اگه یه واقعیت تلخ باشه .

طلوع ماه جمعه 1 دی 1396 ساعت 17:39 http://mmnnpp.blog.ir

خدلروشکر که خوش گذشته بهت.
محبت محبت میاره.
تو خودت دلت پاکه و با همه مهربونی.
دوست داشتنی های حواس پرت کیا بودن؟

ممنونم عزیزم. یه پست مفصل نوشتم درباره حواس پرتان دوست داشتنی
شاید نخوندیش. بخونش من خودم دوسش دارم چون یاد روزهای هیجان و تاپ تاپ قلبم میفتم که حالا دیگه تاپ تاپ نمیکنه اصلا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد