ر مثل رسیدن

خونه ما

چرا تو خونه ما اینقدر زندگی سخته آخه ...

چرا همه بدبختی ها یه جا تو خونه ما جمع شده ...

چرا پدر در حد ناپدریه. ..

چرا مریضی زیاده. ..

چرا گره های کور باز نمیشه...

چرا پدر اینقدر بد . چرا پدر اینقدر ناپدریه. ..

چرا قلب من نمی ایسته. ..

چرا عزرائیل نمیاد...

چرا این همه کینه. ..

چرا این همه کمبود...

چرا این همه بدبختی...

چرا این همه نشدن ها...

چرا این همه دعای بی جواب ...

چرا این همه ناپدری...

چرا این همه ناپدری. ..

چرا این همه چراهای بی جواب...

یه دنیا از همه تون معذرت میخوام . بخدا شرمنده م . اما اینجا تنها جایی که میتونم توش راحت حرف بزنم . میدونم خسته تون کردم .

پنج‌شنبه 8 تیر 1396 ساعت 11:46

نظرات 4 + ارسال نظر

تیلوتیلو

شنبه 10 تیر 1396 ساعت 09:39 http://meslehichkass.blogsky.com/

چی بگم عزیزدلم
وقتی کاسه صبر ادم لبریز میشه انگار همه چیز سخت تر میشه

دقیقا همینطوره

ابان

شنبه 10 تیر 1396 ساعت 09:02

الهی که خدا خودش دلت را اروم کنه

همچنین برای شما. ممنون

مریم

جمعه 9 تیر 1396 ساعت 14:18

سلام عزیزم.توکل کن بخدا.خدا شاهده که سراسر زندگیم پر از رنج بوده همیشه بخاطر همه کوتاه امدم فحش خوردیم کتک خوردم همیشه منتظر بودم روزی هم نوبت خوشی من هم برسه که نرسید من از زمانی که دست راست و چپ را تشخیص دادم زجر کشیدم‌و میکشم و جالب هست همان ها که زجرم دادند زندگی خیلی خوبی دارند چند روز پیش به زمین و زمان تو دل خودم فحش میدادم که پسرم گفت مامان پسر دکتر ملک حسینی خیر معروف و پدر پیوند کبد ایران که به خوشنامی معروف هست فوت کرده دلگیریم بیشتر شد قران را باز کردم وامد ما انهایی را که دوست داریم در سختی قرار میدهیم تا همیشه به یادمان باشند اما دلم اروم نگرفت چرا کسی که سی سال خون من را در شیشه کرده از میهمانی در میاد میره عروسی از ان در میاد میره باغ و بوستان از ان در میاد میره انتالیا استرالیا انگلیس ایتالیا کسی که از دسترنج همسر من صاحب همه چی شد و شوهرش کارگری بیش نبود و فخر میفروشه اگر بخواهم ریز ماجرا رتبرایت شرح دهم دستمال برمیداری و برایم گریه میکنی کسی که روزی به زیبایی شهره افاق بود حالا تبدیل شده به زنی پیر و خسته با انواع بیماریها.عزیز دلم اینها را برایت نوشتم که بگویم تنها خودت نیستی اما اشتباه من را تکرار نکن اول به فکر سلامتی خودت باش و هر چه میتوانی مستقل تر شو و از خدا هم ناامید نباش که خدا هیچوقت بد نبوده و نیست این بنده خدا هست که ظالم هست و ظلم میکند.موفق باشی همیشه دعایت میکنم

سلام مریم خانم ممنونم از محبتت. متاسفم برای شرایطی که داشتی. نمیدونم چی بگم امیدوارم حال زندگی ت بهتر بشه . و برای خودم هم دیگه نمیدونم چی بگم . خیلی داغونم.

فرساد

پنج‌شنبه 8 تیر 1396 ساعت 18:50

سلام دوست من
هر ناراحتی و سختی یک روز روز تمام میشه
امیرالومنین گفتن: دنیا دو روز است روزی برای تو و روزی بر علیه تو،‌پس نه از ناراحتی هایش زیاد غمگین باش و نه از و نه از خوشی هایش زیاد خوشحال باش که هیچکدام دوام نمی آورد

شما هم به اندازه همه بنده های خدا در این دنیا سهم داری،‌ الان سهم شما آماده شدن و پخته شدن است برای آینده بهتر انشالله

خدا هیچ حسرت و غم هرچند کوتاهی که از دل بنده اش بگذرد را نادیده نمی گیره

به خدا امیدوار باش که این تنها کاری هست که از دست یه بنده برمیاد