روزا همونجوری میگذر ه . ولی حرف های نگفته زیاد توشون هست .
چند وقتیه تو فکر پخت نان بریوش هستم . یه بار یکی از دوستام برام اورد و خیلی از طعمش خوشم اومد . دستور تهیه ش رو از گوگل سرچ کردم و مواد لازم رو نوشتم که اگه بشه امروز برم بخرم که تو اولین فرصت نبودن آقا ، درستش کنم . خیلی به این کار علاقه دارم . اما این اولین بار که میخوام دست به خمیر بشم . همیشه از درست کردن خمیر ترس داشتم و فکر میکردم که شاید به خوبی ور نیات . یا شل و یا برعکس سفت بشه . الانم از خودم مطمئن نیستم . اما میخوام ریسک کنم . فوقش خراب بشه بهرحال باید که یاد بگیرم و کاریه که دوس دارم ، پس به امتحانش می ارزه . اگرم خراب بشه تجربه م بیشتر میشه و دفعه دوم حتما بهتر میشه . حتما این کارو میکنم .
یه سری برگه امتحانی هم جلو دستم مونده که باید بشینم تصحیح کنم .
هوا امروز خدا را شکر خیلی بهتره.
باید ساعتم رو ببرم هم باتریش عوض کنم .
امروز کلاس خصوصی کنسله. یکی از دختر ها رفته مسافرت .
این مدت به شدت به تنهایی نیاز داشتم و دارم . اما دلم نمیات خواهرم رو ول کنم و برم جایی . با همه خستگی که از خونه مون و کارا دارم نمیدونم چرا اینقدر وابسته شون هستم که دلم نمیات تنها برم جایی . دوس دارم برم اهواز خونه خواهرم . اتفاقا خونه دوست صمیمی م هم اونجاست و همیشه میگه بیا چند روز پیشم بمون . اما رفتن برام خیلی سخت شده . چون عادت کردم به خونه نشینی . چه آدمی هستم من ؟؟؟
به چیزهایی وابسته شدم که بیشتر وقتها ازشون رنجیدم و خسته شدم . اما نمیتونم رهاشون کنم .
گاهی میگم برو بیخیال همه چی شو . برو چند روز برا خودت نفس بکش . البته فعلا که هنوز کلاس دارم و نمیشه مرخصی بگیرم .
گاهی که کله میکنم در خودم این رو میبینم که بیخیال همه چی بشم و برم . چون میبینم هیچ کس خودش رو مقید و پابند من نکرده . هرکس هرکاری دلش بخوات میکنه و فقط این منم که خودمو اسیر شرایط کردم .
سلام
اینم ادرس وب نوپای من.
خوشحال میشم همراهیم کنی.
سلام عزیزم خوبی . الان میام
سلام
حتما برو فرصت ها در همین مسافرتها پیش می اید
سلام خوبید . ممنونم . شما وبلاگ ندارید؟
امیدوارم که موفق باشی
امیدوارم نون درست کنی و خیلی خیلی خوشمزه بشه و کلی ذوق کنی
ممنونم عزیزم.