خونه ما خود جهنم است.

امروز از فرط گرما دیگه نتونستم تحمل کنم و کلی به حال خودم گریه کردم . از اینکه تو زندگی من حتی هوا هم به قدر کافی یافت نمیشه و جهنم خونه ماست . دعا کردم بمیرم . اما به دعای گربه سیاهه بارون نمیباره . غر غر هم کردم اما همش بی فایده ست . همش دارم فکر میکنم چکار کنم که کمتر گرما رو حس کنم . تو هوای 50 درجه تو خونه ما کولر ساعتی روشن و خاموش میشه . از خودم و حال بدم کلافه م و هیچ راه نجاتی پیدا نمیکنم . واقعا موندم که کدوم دردم رو درمون کنم . این روزها گرما و خیس عرق شدن هم به مشکلاتم اضافه شده . تو خونه خودمون و تو این دنیا گرما میکشم ، اون دنیا هم برم خبری از کولر نیست . مستقیم میندازنم تو کوره داغ .

یه وقتهایی زندگی خیلی غیرقابل تحمل تر از وقت های دیگه میشه . مثل این روزهای من که کوچکترین مسئله یعنی گرما هم بهش اضافه شده . والا هیچ خونه ای تو این گرما کولرش رو خاموش نمیکنه . زندگی خودش سخته ما خودمون هم به خودمون رحم نمیکنیم . اصلا پدر و مادر من از بس یه عمر تو بدبختی زندگی کردن انگار حالا هم نمیتونن جور دیگه زندگی کنن . اون موقع ها کولر و یخچال و تلویزیون و خیلی چیزای دیگه نبود و مجبور بودن سالها تو محرومیت سر کنن . حالا هم که همه چی هست زورشون میات رفاه داشته باشن و از داشته هاشون لذت ببرن . من بدبخت هم که قسمتم زندگی کردن تو این خونه ست حتی از هوای کولر هم محرومم .

امروز از شدت عصبانیت به خدا گفتم تو انگار کری و صدای منو نمیشنوی . پشیمونم . جاهلم . صبرم تموم شده . سیستم بدنم ریخته به هم . کاش این شدت گرما و عرق کردن علایم یک بیماری لاعلاج باشه و راحت بشم .

قلمم خیلی تلخ شده خودم هم تلخ تر. با یه من عسل هم نمیشه قورتم داد. خدا به داد دل دوستان مجازی برسه که میان و منو میخونن.

خدا کنه حالم بهتر بشه و اینقدر تو حال بدم نمونم . اما میدونم که فردا صبح هم همین آش و همین کاسه . بازم از تو رختخواب خیس عرق بلند میشم و بازم حالم خراب میشه . اما دیگه از این حال تکراری نمینویسم . چه فایده داره هیچی عوض نمیشه هیچ تحولی و تغییر حالی صورت نمی گیره .

زندگی من یعنی درد و مرض و غرهای پدر و درد مجردی و احیانا مشکلات مالی و هزار چیز دیگه ...

نظرات 6 + ارسال نظر
Ehsan دوشنبه 21 تیر 1395 ساعت 00:57 http://Eh3annnnnnn@Gmail.com

نگران نباش همه چی همینطور نمیمونه, میگذره...
خونه ما هم با اینکه کولر یکسره روشنه جهنمه و خیس عرقیم, چه میشه کرد باید تحمل کنیم

سلام . ممنونم از محبت تون . ایشالا که اینجور نمونه.

طلوع ماه یکشنبه 23 خرداد 1395 ساعت 10:35

منم با بقیه موافقم
چرا باید به تو که مهربونی و به همه کمک میکنی اینهمه
ظلم بشه
کاش میشد یه جوری متوجهشون کنی که چقد سختته
کاش بتونی حرف دلتو محکم به اطرافیانت بگی...

کاش میشد

زهرا شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 13:19 http://khunamun.blogsky.com

عزیزم. وقتایی که خیلی گرمه دوش بگیر. بعد دوش گرفتن آدم رو خنک میکنه.
آرزومه یه بار بیای پست بزاری و بگی با مادرت و بقیه اعضا خونه بسیج شدین و جلوش وایستادین.

چی بگم زهرا جون . امیدوارم فرجی بشه

مهدی شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 12:52 http://spantman.blogsky.com

ای باااابااا من شنیده بودم که بابا ها کولر خاموش می کنن ولی نه دیگه کولر نخریدن نوبره

کولر هست اما چون بقیه سرمایی هستن و چون هزینه برق زیاد میشه رعایت میکنن.

طلوع ماه شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 11:19

تیلوتیلو شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 10:21 http://meslehichkass.blogsky.com/

تو لایق بهشتی
لایق بهترین ها
اگه اطرافیانت این را متوجه نیستن تقصیر تو نیست
به نظر من باهاشون راه نیا
مبارزه کن
کولر را روشن کن و بگو که گرمته
بگو که کلافه شدی
بگو
بزار اونم غر بزنه ولی تو حرفت را بزن

اینقدر عوامل برای ناراحتی زیاده که من نمیخوام قوز بالا قوز بشم . تنها کاری که میتونم بکنم اینه که اینجا با نوشتن خودمو آروم کنم همین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد