شاید دیگه ننویسم.

امروز دلم یه تماس جدید و متفاوت میخوات . دلم میخوات یکی بهم زنگ بزنه که خیلی خوشحالم کنه . و فرق کنه با بقیه تلفن ها .

 یا یکی رو ببینم که حالم رو بهتر کنه .

دلم میخوات که با شنیدن یا دیدن اون کس قلبم به تپش بیفته .

خیلی میگذره از اون زمانی که قلبم از خوشی تپیده .

تقریبا همه زندگی از ترس و استرس قلبم لرزیده . مثل یه زلزله که اصلا اتفاق خوبی هم نبوده و نیس .

دلم شور و هیجان میخوات .

شاید یه مدتی اینجا چیزی ننویسم شاید . چون خسته شدم از حال خودم .

اما حتما حتما بهتون سر میزنم و کامنت میذارم .

نظرات 4 + ارسال نظر
زهرا سه‌شنبه 21 اردیبهشت 1395 ساعت 13:05 http://khunamun.blogsky.com

اینجا برای ما نیست که بخوای مراعات کنی و چیزی توش ننویسی و به قول خودت از حال خودت خسته شی. اینجا مال توعه. مال ذهن تو. مال سبک شدن تو.
حالا یا کسی میاد و میخونه و حرف میزنه یا نه. مهم اینه که تو خودت رو سبک کنی

سلام خوبی عزیزم آمدن که میام حسم موقتیه

مینا سه‌شنبه 21 اردیبهشت 1395 ساعت 10:09

سلام خانومی
من خیلی وقته میخونمت البته خاموش
ازت خواهش میکنم ناامید نباش
سعی کن تو جنبه های شخصی زندگیت تغییر ایجاد کنی
تو کارهای روزمره تو چیزای خیلی معمولیت
امیدوارم دفعه ی بعد که میای حالت بهتر باشه
موفق باشی

ممنون که میای و سر میزنی . این حسم م وقتیه .نمیشه ننویسم میترکم

تیلوتیلو دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 14:59 http://meslehichkass.blogsky.com/

نباید بری
به خاطر ما
ما دوستت داریم
میدونی نوشتن حالت رابهتر میکنه

منم دوست دارم عزیزم حتما مینویسم

soly دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 10:04 http://www.soly61.blogsky.com

سلام
دوس داشتی بیا با خودم حرف بزن ..منم همیشه کفش پاشنه بلند میپوشم...خداابزرگه...

چرا که نه حتما عزیزم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد