حال و احوال

حالم خدا را شکر خوبه اما حس نوشتن اصلا نداشتم الانم دارم به خودم تلقین میکنم بنویسم و این خونه اینقدر مسکوت نمونه.

زندگی همچنان به روال قبل در پیش و خدا را شکر حس میکنم حالم از قبل ها خیلی خیلی بهتره و بیشتر حس آرامش و رضایت از زندگی را دارم . سر کار میرم . آشپزی و شیرینی پزی میکنم . کلاس یوگا همچنان ادامه داره . مهمان میات و میره .

این چند روز تعطیلی خواهرم و بچه هاش خونه مون بودن پسرش که 4 سالشه شیرینه عین عسل . هر چی بوسش میکنم سیر نمیشم . خیلی براش وقت میذارم وقتی میات . اونم فهمیده و یه وقتایی خودش رو لوس میکنه و سر به سرم میذاره . باور کنید ساعت 12 شب میگه خاله چی داری و من هر چی گزینه دارم روی میز میذارم تا یکیش انتخاب کنه آخرش میگه برام سیب زمینی یا تخم مرغ درست کن منم براش درست میکنم بچه ها میگن چقد حوصله داری و چه خاله خوبی هستی حتی مادرش میگه ولش کن برو بخواب اما من دلم نمیات ازم چیزی بخوان و انجام ندم براشون . در واقع با عشق و علاقه این کارو میکنم و کلی قربون صدقه شون میرم . جون میدم براشون . تازه بعدش گیر میده که برام قصه تعریف کن منم هی بهم میبافم یه چیزی میسازم و براش تعریف میکنم . انشالله همیشه سلامت باشن و من ناراحتی شون نبینم . خار بره تو پاشون من میمیرم .

دوس داشت کیک درست کنم . منم که شما میدونید فقط بابام که نباشه کیک میپزم که کسی تو پر و بالم نباشه  و هی تذکر و نکته بگه . اما بخاطرش هر چی وسیله لازم داشتم از آشپزخونه بردم تو اون اتاق که خواهرم هست و صبح ها درش بسته ست و کیک درست کردیم گذاشتم کمکم کنه و لذت ببره . آخرشم به همه گفتم این کیک رو من درست نکردم . امیرعلی درست کرده اونم کلی ذوق کرده و نیشش تا بنا گوش باز بوده .

دورش بگردم من .


پ ن :  راستی 8 آذر تولدم بود .

مثل بقیه سالها چیز خاصی نبود و منم هیجان خاصی نداشتم . از بزرگ شدن عدد سنم ناراحت و بیزارم.

نظرات 3 + ارسال نظر
زهرا چهارشنبه 9 دی 1394 ساعت 00:24 http://khunamun.blogsky.com

عه من چرا تولدت رو تبریک نگفتم؟؟
من خیلی بدم باهام قهر کن:(
باید تبریک میگفتم بعد از خوندن پستت. ببخشید شرمنده.
الهی به حق صاحب امروز (میلاد پیامبر و امام جعفر صادق) سال بعد دو نفره با همسر خیلی خوبت جشن بگیری تولدت رو.

اشکال نداره عزیزم من ناراحت نشدم . ممنونم

من دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 12:48 http://meslehichkass.blogsky.com/

ای وای
نمیدونستم تولدت هست
من تبریک میگم
من از عدد سنم ناراحت نمیشم
چون برام اهمیت نداره
من منم
همین که هستم
و از هر سنی در زمان خودش لذت میبرم

مرسی قربونت

من شنبه 14 آذر 1394 ساعت 14:39 http://meslehichkass.blogsky.com/

منم این حسها را با مغزبادوم دارم
میفهمم چی میگی

قربونت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد