خدا را شکر

خدا را شکر حال پسر خواهرم خیلی بهتر از چیزیه که بوده. همون شب که اعزامش میکنن اهواز، بعدش از ساعت 3 شب تا 8 صبح تو اتاق عمل مشغول تخلیه خون میشن. گفتن یه رگ تو سرش قطع شده و باعث خونریزی شده . تمام این مدت هم بیهوش بوده. و تا عصر همون روز به همین حال می مونه تا اینکه عصر یه لحظه چشماش باز کرده و بسته و یه سری تکون داده . ما کلی گریه زاری و کلی دعا کردیم. خدا را شکر که بهتر شد. الانم هنوز توی icu بستریه تا بقیه موارد و شرایطش رو چک کنن ببینم آیا نیاز به عمل دیگه ای داره یا نه.

به نقل از مادر و برادرم میگه ( آخه من نتونستم بخاطر زنجیرهایی که به پام بسته ست حتی تا خونه خواهرم برم . من همیشه گیرم و نمی تونم حتی تو این شرایط برا خودم آزاد و بیخیال ول کنم برم) اگه بدونید چه جمعیتی توی بیمارستان و تو خونه جمع شده بودن. همسایه ای نموند که به خونه شون نیومد و همه گریه میکردن. خواهرم که داشته خودش رو میزده و هیچکس نمی تونست آرومش کنه و از اون طرف زنش که زار میزده . دختر یه ساله ش هم از همه جا بیخبر بین جمعیت قل میخوره و فقط نگاه اشک ریختن اونا میکنه و متعجبه. آقای ما هم منبر پشت منبر تا خود عصر که برادر بزرگترم فهمید نرفته و ناراحت شد اومد دنبالش و بردش. باورتون نمیشه یه لحظه از غیبت کردن پشت شوهرخواهرم دست نکشید و می گفت این بلا بخاطر ادعا و غرور زیاده شوهر خواهرم درصورتیکه جان عزیزم اصلا شوهر خواهرم اینجوری نیست. بیچاره هق هق گریه میکرده و میگفته دلم نمیات برم بالا سرش از شدت ناراحتی. دوستاش همه جمع شده بودن و توی بیمارستان تو چمن ها خوابیدن و کنارش بودن. من که هنوز نرفتم فقط تو این دو روز هی زنگ زدم و احوالپرسی کردم.

خدا کنه همینطور رو به بهبودی باشه و برگرده خونه ش . که دل همه مون رو کباب کرد.

ممنونم از دوستای مجازی اما واقعا حقیقی که همراهی کردن و دعای خیرشون رو شامل حال اون کردن. انشالله هیچوقت گیر و گرفتار نشید و همیشه سالم و خوش باشید.

نظرات 3 + ارسال نظر
زهرا یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 01:10 http://khunamun.blogsky.com

خداروشکر که حالش بهتره انشاءالله کاملا بهبود پبدا کنه و بیاد خونه.

بله خدا را شکر فقط دیروز تبش بالا بوده و یه وقتایی فراموش میکرده . اما از اون حال به این حال جای کلی شکر باقیه. ممنونم از وجودت.

خانم توت فرنگی شنبه 20 تیر 1394 ساعت 17:33 http://pasazvesal.blogsky.com

انشالا همینطوری حالش بهتر و بهتر میشه چندروز دیگه هم میای از بهبودی کاملش می نویسی

ممنونم عزیزم لطف داری.

امین شنبه 20 تیر 1394 ساعت 09:19

سلام
ایشالا که چیزی نیست و هرچه زودتر هم حالش بهترمیشه مثل روز اولش
شمام هم استانیم هستید پس

ممنونم . آدرس نگذاشتید. بهرحال ممنونم که دعاش میکنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد